کد مطلب:188829
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:139
انکار ولایت، عامل ضلالت
هرگاه معنای ولایت و جایگاه امام از دیدگاه امام باقر (ع) به دقت مورد مطالعه قرار گیرد این حقیقت به وضوح آشكار می شود كه دین و جامعه ی دینی، تن ها در پرتو ولایت حاكمان الهی و امامت شایسته ترین شخصیت های علمی و معنوی (معصومان علیهم السلام) است كه می تواند به حیات خویش ادامه داده و راه تعالی و عزت را بپیماید.
اگر اسلام، فقط بیانگر یك سلسله از مسایل فردی و عبادی بود و تنها رابطه ی میان خلق و خدا - آن هم در زاویه ی خلوت خانه ها و عبادتگاه ها - را نشان می داد، به راستی مسأله ی امامت و ولایت نمی توانست تا بدین پایه مهم و ضروری باشد. و جا داشت كه اصل امامت را از قلمرو اصول دین خارج بدانیم ولی در آن صورت به دنبال اصل امامت و ولایت، بسیاری از فروع و تكالیف دین نیز باید از قلمرو مسایل دینی خارج شوند! مانند مسأله ی جهاد، امر به معروف و نهی از منكر، لزوم مبارزه با شرك و كفر، اجرای حدود الهی در جامعه و...! زیرا همه ی این امور، بیش از این كه عبادتی فردی بشمار آیند، حركتی اجتماعی هستند كه گسترش دین و حاكمیت قوانین اسلامی و اصلاح جوامع بشری را دنبال می كنند.
بنابراین میان مسأله ی ولایت و تحقق آرمان های اصولی و زیربنایی دین پیوندی تفكیك ناپذیر وجود دارد. به طوری كه نفی هر یك به نفی دیگری منتهی می شود.
آنان كه ولایت را از معنا تهی كرده و پوسته ی ظاهری آن را گرفته باشند و در لوای ولایت ائمه، در اندیشه ی تحقق آرمان های اصولی دین نباشند و به دستورات الهی عمل نكنند، به همان اندازه از واقعیت دور شده اند كه آرمانخواهان و عدالتجویان منكر ولایت!
این هر دو نكته در احادیث امام باقر (ع) به روشنی تبیین شده است. چه اینكه در همین نوشته، تحت عنوان «ولایت، عامل استواری دین» و «دستیابی به ولایت امامان، تنها در پرتو عمل» و «اهل گناه، محروم از ولایت امامان» به برخی روایات اشاره كردیم كه امام، از تمسك ظاهری به ولایت و دلخوش داشتن به این تظاهر، نهی می فرمود.
و اما آنچه در این فصل دنبال می شود، آن روی سكه است. یعنی كسانی كه در
[ صفحه 268]
اندیشه ی تقرب به خدا و عظمت بخشیدن به اسلام و حاكمیت قوانین الهی هستند ولی اصل ولایت را به معنای صحیح آن، قبول ندارند و امامت اوصیای پیامبر (ص) را نپذیرفته اند! اینان نیز تلاش هایشان به فرجامی نمی رسد. زیرا حركت توده ها، بدون رهبری صحیح، به بیراهه منتهی می شود. و عبادت های فردی انسان ها در زاویه ی خلوت خانه ها و به دور از جهاد و حركت در لوای صاحبان ولایت حق چون بركه ای دور افتاده خواهد بود كه در طول زندگی یك نسل فرو نشسته و چه بسا خواهد گندید!
ولایت است كه عمل و عقیده و روح مؤمنان را چون رودی زاینده در بستر تاریخ روان ساخته و نسل ها را از زلال ایمان بهره مند می سازد و جوانه های عزت را در گستره ی امت اسلامی به حیات می نشاند.
اكنون با این نگرش، بیان امام باقر (ع) را باید مورد دقت قرار داد كه می فرمود:
هر كس كه با تلاش و سعی در طریق عبادت خدا گام نهد ولی امامی از جانب خدا نداشته باشد، تلاشش مورد پذیرش نخواهد بود و او گمراه و سرگردان است و مورد نكوهش خداوند می باشد. [1] .
فهم عمیق این گونه احادیث، برای سطحی نگران - چه موافق و چه مخالف - میسر نیست. زیرا اگر روح كلام امام درك نشود، موافقان كوته نگر گرفتار غلو، و مخالفان ستیزه جو گرفتار كج فهمی و بدبینی نسبت به عقاید امامیه خواهند شد.
[1] سمعت اباجعفر (ع) يقول: كل من دان الله عزوجل بعبادة يجهد فيها نفسه و لا امام له من الله فسعيه غير مقبول، و هو ضال متحير، والله شاني لاعماله. اصول كافي 1 / 183.